نامش «طهران» بود، از طاهر و پاکیزه می آمد، اما کم کم با افزایش خودروها و جمعیت نامش دیگر مناسب نبود، این بود که شد «تهران». یکی از بزرگترین مشکلاتی که شهرداری پایتخت با آن دسته و پنجه نرم می کند، مشکل ترافیک و آلودگی هواست که همواره شهروندان را به استفاده از وسایل نقلیه عمومی دعوت کرده است. اما اخیرا شیوع کرونا این توصیه را سخت و سخت تر کرد. یکی از راه حلهایی که در جهان برای این معضلات اجرا می شود، استفاده از وسایل نقلیه پاک مثل اسکوتر برقی یا دوچرخه است. اخیرا اگر به دریاچه چیتگر در غرب تهران رفته باشید، اسکوترهای سبز توجهتان را به خود جلب می کند. این اسکوترها از استارتاپ «رورو» آمدند که با بنیانگذار آن گفتگویی داشتیم:

رورو چطور متولد شد؟

من سالها از زاویه منتور و سرمایه گذار، استارتاپ های حمل و نقل پاک را بررسی کرده بودم و تمایل داشتم که استارتاپ های این حوزه را به سمتی هدایت کنم که نیاز کشور رفع شود؛ اما متاسفانه استارتاپی دارای تیم وایده قوی پیدا نکردم و در نیمه دوم سال ۹۸ ایده تولد این نوع استارتاپ توسط خودمان و تیم سازی آن شکل گرفت و پلتفرم و اپلیکیشن آن راه افتاد و در نیمه اول سال ۹۹ نیز محصول اولیه  (MVP) آن ساخته شد. در اواخر تابستان ۹۹ سه محصول اصلی دوچرخه معمولی، دوچرخه برقی و اسکوتر برقی ایجاد شدند و با نرم افزار هماهنگ شدند؛ در دوره ای از زمان برای رفع مشکلات اولیه به تست و راه اندازی محصول پرداختیم. در کوتاه مدت به شکل رایگان اجرا شد تا از کاربران بازخورد بگیریم و به اصلاح بپردازیم. تقریبا یک بازه 6 الی 9 ماهه در کارخانه نوآوری زمان برد. از اردیبهشت ۱۴۰۰ زمانی که مشکلات تا حدی به حداقل رسید به سمت جامعه واقعی رفتیم و در محدوده دریاچه چیتگر و با محصول اسکوتر برقی، تست واقعی گرفتیم تا به ارزیابی تاب آوری سیستم بپردازیم و طی مدت ۶۰ روزی که سیستم در دریاچه چیتگر مستقر است، نتایج فوق العاده ای به دست آمده. به عنوان مثال بخشی از این نتایج این است که ۱۵۰۰ کاربر جدید عضو سیستم شده اند، میزان رضایتمندی کاربران از سیستم بالای ۸۰% شده، زمان متوسط استفاده از اسکوترها به ۴۰ دقیقه رسیده است و …

این سه محصول آیا تولید داخلی هستند و یا وارد می شوند؟

در کوتاه مدت طرح کسب و کار رورو این است که محصولات وارداتی باشد، اما پلتفرم داخلی است و تیم فنی داخلی برنامه را نوشته اند. برنامه رورو در بلند مدت این است که محصولات بومی سازی شوند تا به مشکلات وارداتی و گمرکی برنخوریم.

چه سازمان هایی می توانند از رورو حمایت کنند و چه سازمان هایی تا به حال حمایت کردند؟

خدمات رورو شامل بخش های مختلف است و صرفا محدود به معابر شهری نمی شود؛ همانطور که در حال حاضر در پارک چیتگر هستیم پس می توان گفت که محصولات هم مصرف تفریحی دارند و هم استفاده حمل و نقلی. ما تمام این بخش ها را بررسی می کنیم و متناسب با آن نیاز در شهرهای مختلف ورود خواهیم کرد. طبق نظرسنجی های انجام شده، دو مشکل تهران ترافیک و آلودگی هوا است. محصولات و خدمات رورو میتواند تا حدی این مشکلات را رفع کند پس مطلوب شهرداری است. زیرمجموعه شهرداری نیز سازمان ترافیک و  معاونت حمل و نقل ترافیک، سازمان فناوری اطلاعات از منظر هوشمندسازی و یا ارگان های دیگر از منظر کاهش آلودگی هوا می توانند ذی نفعان این پروژه باشند. سازمان های خارج از شهرداری مانند وزارت ورزش و جوانان، وزارت بهداشت، آموزش و پرورش و وزارت آموزش عالی نیز از دیگر ذی نفعان این پروژه هستند. در حال حاضر حمایت معنوی از جانب شهرداری انجام می شود؛ چراکه شهرداری ها از جانب مردم برای حل مساله ترافیک و آلودگی هوا تحت فشار هستند و گزینه حمل و نقل پاک راهکار کم هزینه است لذا شهرداری ها نیز تمایلاتی برای حمایت نشان داده اند، یکی از نشانه های تمایل شهرداری برای حمل و نقل پاک این است که گروهی در شهرداری به عرضه این نوع خدمات پرداخته اند.

مجموعه های اکوسیستم نوآوری چطور؟ آیا تمایلی از خود برای حمایت نشان داده اند؟

گروه های مختلفی اظهار علاقه می کنند و ما نیز در بخش هایی با آن ها وارد همکاری میشویم اما هنوز ارزش این نوع خدمات برای گروه های مختلف شفاف نشده و باور ندارند که اسکوتر می تواند بخشی از جابه جایی روزانه شهرها را عهده دار شود. یکی از بزرگ ترین چالش های ما نیز همین است که برای راه حل آن با نمونه های واقعی مثل دریاچه چیتگر و آمار و ارقام حاصل از آن روبه رو شویم و با دستی پر با مجموعه های اکوسیستم مذاکره کنیم.

شرایط استفاده از محصولات رورو چیست؟

بستگی دارد که استفاده تفریحی داشته باشند و یا استفاده حمل و نقلی. طبیعتا اگر استفاده تفریحی داشته باشند، هزینه ها بیشتر خواهد بود ولی استفاده حمل و نقلی هزینه ها کم تر است زیرا در این صورت بخشی از هزینه ها را شهرداری می پردازد. نحوه استفاده از آن هم این گونه است که با استفاده از اپلیکیشن و ثبت نام در آن که بسیار ساده و کوتاه است و نیاز به شارژ اولیه دارد، نزدیک ترین محصول به خود را پیدا می کنید و به کمک QR کد، قفل آن را باز می کنید و سفر خود را انجام می دهید؛ پس از سفر، در اپلیکیشن سفر را خاتمه می دهید و در آخر متناسب با زمان سفر، از حساب کاربری کاهش می یابد.

آیا کاربر برای عضویت هزینه ای پرداخت نمی کند؟ هزینه ها چگونه است؟

ما دو طرح کلی داریم؛ یک طرح که کاربر با حق عضویت وارد می شود، در این طرح طبیعتا زمان استفاده هزینه کمتری دارد. در طرحی که کاربر حق عضویت نمی دهد، متناسب با میزان استفاده، هزینه پرداخت می کند. در طرح دوم هزینه بیشتر می شود. در هر دو طرح، هزینه بیمه روی هزینه های دیگر محاسبه شده. در طرح اول، زمانی که هزینه اولیه میپردازید، بیمه نیز در آن لحاظ شده. در طرح دوم نیز هزینه بیمه بر روی هزینه استفاده سرشکن می شود. قیمت گذاری این طرح ها در شهرهای مختلف، متفاوت است و متناسب با شرایط انجام می شود. به عنوان مثال استفاده از اسکوترهای برقی تهران به ازای هر ۲۰ دقیقه، مبلغی بین ۲۰ تا ۳۰ هزارتومان است، به اضافه هزینه باز کردن قفل که آن هم بین ۵ تا ۱۰ هزار تومان است. برای دوچرخه معمولی تا به حال مبلغ ۲ هزار و ۵۰۰ تومان در هر نیم ساعت محاسبه شده است.

بزرگ ترین چالشی که رورو با آن مواجه شده، چیست؟

طبیعتا در بخش استارتاپ ها، چالش بسیار است. عمده ترین آن چالش هایی است که از عهده ما خارج است؛ یکی از ویژگی استارتاپ، چابک بودن آن است اما از طرف دیگر ارگان هایی که ما با آن ها همکاری می کنیم دارای این سرعت نیستند و بروکراسی زیادی دارند. به عنوان مثال در پروژه دریاچه چیتگر به مدت ۶ ماه هماهنگی آن زمان برد تا توافق شود و این خدمت در آنجا عرضه شود. مساله دیگر وارد کردن محصولات است که باتوجه مشکلات کشور، برخی مسائل خارج از کنترل ما است؛ هرچند ما سعی کردیم تا در این زمینه نیز ارتباطات خود را گسترش دهیم ولی همچنان یکی از چالش های اکنون ما است. محصولات این چنینی نیز زمانی به سوددهی میرسد که توسعه مناسبی داشته باشد و سرمایه قابل توجهی نیاز دارد که در زمینه جذب سرمایه نیز خوشبختانه مذاکره هایی شکل گرفته اما همچنان یکی از چالش های امروز ما است.

آیا رورو نیاز به مجوز خاصی داشته؟

طبیعتا اگر این محصولات در همه شهرها به عنوان وسیله حمل و نقل استفاده شوند، نیاز به هماهنگی با شهرداری و پلیس دارد اما خارج از شبکه ترابری شهرها، با ارگان مربوطه و متولی آن ارگان باید هماهنگی ها انجام شود.

آیا در بازار رقیبی دارید؟ چه نقد و تحلیلی از آنها دارید؟

بله. یک شرکت چند سالی است که در تهران و شیراز فعالیت دارد البته صرفا در بخش دوچرخه معمولی؛ در زمینه هایی کارهای خوبی کرده و در زمینه هایی اشکالاتی داشته. علی رغم اینکه ظاهرا این موضوع تخصصی به نظر نمی رسد، بسیار تخصصی است و جزئیات فراوانی دارد و اگر آن جزئیات دیده نشود، خدمات موثری نخواهد داشت. به عنوان مثال شرکتی در محدوده وسیعی از تهران در ابتدا ۲۰۰۰ دوچرخه و امروز ۱۳۰۰ دوچرخه وارد کرد؛ طبق پارامترهای جهانی، این تعداد دوچرخه با توجه به تراکم بالای جمعیت تهران بسیار کم است و این تعداد باید در محدوده ای با وسعت کمتری وارد می شد تا کاربران بتوانند در زمان کوتاهی به آن دسترسی داشته باشند لذا زمانی که به این ریزه کاری ها توجهی نشود، مطلوبیت استفاده از سیستم پایین می آید و منجر به عدم جذابیت برای کاربران می شود و در آینده کسب و کار تاثیر سوء می گذارد. رقبا نیز هرچند تخصص کمی در این زمینه داشتند اما این بازار را به شهرها عرضه و معرفی کردند و این نشان می دهد که اگر قدم های مناسبی برداشته شود، این نوع کسب و کار موفقیت خواهد داشت.

جدای از کسب و کارها، در سال های گذشته، شهرداری نیز دوچرخه هایی عرضه کرد. به نظر شما این دوچرخه ها چرا جمع آوری شدند؟

شاید یکی از دلایل جمع آوری آنها، وجود شهرداری به عنوان حامی آن بود. شهرداری ها نشان داده اند که توانایی عملکرد سیستماتیک و در عین حال چابک را ندارند. این نوع سیستم نیاز به عملکرد سیستماتیک و چابک و برنامه ریزی دارد و موفقیت آن اتفاقی نیست. به عنوان مثال اگر پروژه دریاچه چیتگر توسط تیم لجستیک آموزش ندیده اداره شود، نارضایتی کاربران را به دنبال خواهد داشت؛ تجربه نشان داده که شهرداری ها توانایی انجام این کار را ندارند؛ ضمن اینکه اخیرا در چند شهر، شهرداری این کار را شروع کرده ولی موفقیت آمیز نبود. بخش خصوصی به دلیل اینکه ذی نفع موضوع است و درآمدها و هزینه ها برای آن مهم است، مسیر را مناسب تر بهینه می کند، هزینه ها را به حداقل می رساند و کارایی را ارتقا می دهد. در همه جای دنیا نیز برای راه اندازی این سیستم به سمت بخش خصوصی رفته اند و به نتایج خوبی نیز رسیدند.

با توجه به جذابیت این بیزینس برای مردم ممکن است نیازی به بازاریابی نداشته باشید، آیا برای بازاریابی برنامه ای دارید؟

ما نمی توانیم صرفا به “جذابیت این بیزینس برای مردم” اکتفا کنیم بنابراین باید در حوزه بازاریابی نیز کار کنیم. فعلا تمرکز بر بازاریابی محتوا چه از طریق شبکه های مجازی و چه از طریق مصاحبه ها و … داریم اما یک نکته مثبت این است که شهرداری ها با توجه به تمایل آنها برای ورود به این حوزه و نیازشان به آن، بخشی از بازاریابی را در آینده انجام خواهند داد و تبلیغات را بر عهده خواهند گرفت و ما نیز روی امکانات شهرداری ها حساب خواهیم کرد.

سخن پایانی

موضوع حمل و نقل پاک یا میکروموبیلیتی به معنی حمل و نقل پاک و سبک، حتی در دنیا  موضوع جدیدی است. به این معنی که رشد استفاده از دوچرخه و اسکوتر به خصوص در 5 سال اخیر به شدت افزایش پیدا کرده است و به نوعی کشورهای پیشرو به این نتیجه رسیده اند که در هسته مرکزی شهرها، ورود خودروها را ممنوع کنند و به جای آن فضای شهری زیبا و ایمن برای جذب مردم ایجاد کنند. چند سالی است که این موضوع نیز وارد شهرهای ایران شده است؛ کرونا نیز بستر خوبی برای حمل و نقل پاک ایجاد کرده؛ چرا که مردم این ذهنیت را دارند که چه بهتر از این به بعد از وسایل پاک استفاده کنیم. کم کم نیز می توانیم این ادعا را داشته باشیم که حمل و نقل پاک در شهرها دیگر یک تفریح و ورزش و یا فانتزی نیست بلکه یک ضرورت است به همین دلیل درخواست من از شهرداری ها این است که توجه ویژه به این موضوع داشته باشند. طبق بررسی هایی که ما داشتیم، غیر از تهران، بالای ۸۰% جا به جایی روزانه مردم درعمده شهرها، زیر  ۵ کیلومتر است و این به این معنی است که حمل و نقل پاک، گزینه بسیار خوبی خواهد بود و انجام تمام جابه جایی ها با خودرو شخصی اصلا درست نیست. ما طی یک مطالعه در یکی از شهرهای بزرگ کشور به این نتیجه رسیدیم که روزی ۴۰۰ هزار جابه جایی زیر یک کیلومتر در آن شهر انجام می شود که می شود پیاده و یا با دوچرخه انجام شود لذا اگر شهرها بر این موضوع تمرکز و تبلیغ کنند، در کوتاه مدت بهره های بسیار زیادی خواهند برد.